در مقاله قبلی درباره بهترین گوشیها برای تولید محتوا صحبت کردیم در این مقاله قصد داریم درباره مقایسه واقعی دو غول مدیومفرمتX2DوGFX100 II صحبت کنیم
در دنیای عکاسی مدیومفرمت، همهچیز با دقت، جزییات، و حس عمیق در قابها معنا پیدا میکند. اینجا دوربینها فقط ابزار نیستند، بلکه مثل یک شریک خلاق، روی نگاه تو به جهان تأثیر میگذارند.
وقتی صحبت از Hasselblad X2D 100CوFujifilm GFX100 IIمیشود، خیلی زود بحث از مشخصات فنی فراتر میرود. هر دو دوربین رزولوشن بالایی دارند، بدنههای حرفهای و خروجیهای نفسگیر. اما چیزی که این دو را از هم جدا میکند، شخصیتشان است.
نگاهی نزدیکتر به دو رقیب جدی مدیومفرمت
در این بخش، بهجای تکیه بر مشخصات فنی، تجربهی واقعی کار با دو دوربین Hasselblad X2D و Fujifilm GFX100 II را از نگاه یک عکاس بررسی میکنیم.
1. تجربهی واقعی کار با Hasselblad X2D 100C
اولین چیزی که متوجهش میشوید، این است که انگار این دوربین آمده تا شما را آرامتر کند. از لحظهای که آن را روشن میکنید، هیچ چیزی شلوغ نیست. رابط کاربری خلوت، منوهای ساده و همهچیز با طراحی مینیمال ساخته شده که تمرکزت فقط روی عکس باشد.
رنگها در X2D بسیار طبیعی و آرام هستند. وقتی یک عکاس پرتره آمریکایی در مصاحبهای گفت:
من با Hasselblad عکس نمیگیرم، بلکه باهاش احساس میکنم
کاملا متوجه منظورش شدم. پوستها در پرترهها صاف و لطیف ثبت میشوند، بدون آنکه بیشازحد پردازش شده باشند.
یکبار در فضای استودیویی از یک مدل با نور طبیعی عکس گرفتم. فایل خام Hasselblad بدون هیچ ویرایشی، حس یک پرترهی کلاسیک اروپایی را داشت. انگار نقاشی با نور کشیده شده بود. این تجربه را با هیچ دوربین دیگری نداشتم.

2. تجربهی واقعی کار با Fujifilm GFX100 II
وقتی GFX100 II را در دست میگیری، بلافاصله حس میکنی که برای کار ساخته شده. طراحی ارگونومیک، چسبندگی عالی در دست، منوهای پرجزییات و قابلیتهایی که بیشتر شبیه یک دوربین هیبرید پیشرفته هستند.
در یک پروژهی معماری از این دوربین استفاده کردم. فوکوس دقیق، سرعت عمل بالا و امکان استفاده از حالتهای فوکوس دستی و خودکار به شکلی کاملا کنترلشده باعث شد تا بتوانم با خیال راحت تمام جزئیات را ثبت کنم.
از نظر رنگ، خروجی فوجی کمی اغراقشدهتر و شادابتر است. مخصوصا در فضای بیرونی، آسمان و گیاهان با اشباع رنگی بیشتر ثبت میشوند که در نگاه اول تأثیرگذار است. اما اگر بخواهید بعدا عکسها را ویرایش کنید، بهتر است از پروفایلهای Flat استفاده کنید.
ویدیو در GFX100 II واقعا یک برگ برنده است. در یک مستند کوتاه، بدون نیاز به تغییر دوربین، توانستم از همان GFX برای فیلمبرداری با 4K استفاده کنم. این یعنی وزن کمتر، هزینه کمتر و کیفیت بیشتر.

مقایسهی خروجیها در دنیای واقعی
در یکی از ورکشاپهایی که برگزار شد، خروجی فایل خام این دو دوربین در کنار هم مقایسه شدند. یک صحنه با نور ملایم و کنتراست بالا عکاسی شده بود.
- X2D تصویر نرمتر، اما با دامنه داینامیک بسیار بالا ثبت کرده بود. جزییات در هایلایتها و سایهها بدون فدا شدن رنگها باقی مانده بود.
- GFX100 II اما با وضوح بیشتر، شارپتر و با کنتراست بالاتر ظاهر شد. برای چاپهای بزرگ و تبلیغات شهری، این شارپنس کمک بزرگیست.
نقاط ضعفی که قبل از خرید باید بدانید
- Hasselblad X2D با همهی زیبایی و حس خاصش، برای ویدیو ساخته نشده. یعنی اگر چند منظوره کار میکنید، یک دوربین اضافه هم باید همراه داشته باشید. فوکوسش هم گاهی کند است.
- Fujifilm GFX100 II از نظر عملکرد بینقص است، اما از نظر طراحی زیبایی و سادگی X2D را ندارد. بیشتر حس یک دستگاه صنعتی را منتقل میکند تا یک شیء هنری.

کدام دوربین برای چه نوع عکاسی مناسبتر است؟
اگر تمرکزت روی پرترههای هنری، مد با سبک کلاسیک یا چاپهای گالری و Fine Art است، بدون شک Hasselblad X2D 100C انتخابی دقیقتر خواهد بود. این دوربین با لطافت رنگ، تونهای طبیعی پوست و حس خاصی که در عکسها ایجاد میکند، برای این سبکها ایدهآل است.
اما اگر در فضای تبلیغات، مد تجاری یا پروژههایی کار میکنی که هم عکاسی و هم فیلمبرداری را در بر میگیرند، یا نیاز به عملکرد سریعتر و فایلهای بسیار شارپ برای خروجیهای حجیم داری، Fujifilm GFX100 II انتخاب کاربردیتر و حرفهایتری خواهد بود.
در نهایت انتخاب بین این دو دوربین بیشتر از آنکه به مشخصات فنی وابسته باشد، به نگاه، نیاز و سبک شخصی تو بستگی دارد.
حرف آخر:
در دنیای حرفهای، انتخاب دوربین فقط دربارهی رزولوشن و باتری نیست. موضوع این است که با کدام دوربین میتوانی بیشتر خودت را بیان کنی.
Hasselblad X2D شاید ابزاری برای خلق هنر باشد. در حالیکه Fujifilm GFX100 II یک ابزار همهفنحریف برای خلق محتواست. انتخاب نهایی فقط به تو، سبک کارت و احساست بستگی دارد.
- ۰ ۰
- ۰ نظر